نویسنده: سید صادق بحر العلوم

شیخ صدوق، سفرهای فراوانی به شهرهای مختلف داشت، که با توجه به سختی مسافرت در آن روزگار، اهمیت و شخصیت و اهتمام ایشان را به تعلیم و تعلم علوم آل محمد علیهم السلام نشان می‌دهد. در این مسافرت‌ها به محضر عالمان هر شهر می‌رسیده و از برکات علمی‌شان بهره می‌گرفته است. از جمله سفرهای او که در کتاب‌های خود به آن اشاره می‌کند، می‌توان از این سفرها نام برد:

خراسان

در خاتمه کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام، از سفر خود به زیارت حضرت رضا علیه السلام در ماه رجب سال 352 هجری قمری یاد کرده است که قبل و بعد از آن به دیدار رکن الدوله وزیر آل بویه نیز رفته است.
در ماه ذی الحجه سال 367 هجری قمری نیز به مشهد الرضا علیه السلام سفر کرده است که مجلس روز غدیر سال 367 را در آن شهر، با عظمت فوق العاده‌ای برگزار نموده است. چنانچه در مجلس 26 از امالی خود نیز به آن اشاره دارد.
پس از آن به ری بازگشته است و مجلس 27 امالی را در اول محرم 368 هجری قمری در ری بر پا داشته است.
بار دیگر، در شعبان سال 368 هجری قمری در مسیر خود به ماورأالنهر، به زیارت مشهد مقدس رفته و در این شهر، چهار مجلس بیان حدیث داشته است. (مجلس 94 تا 97، شب 17 تا 19 شعبان 368).

استر آباد و گرگان

در این دو شهر، تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام را از محمد بن قاسم، مفسر استر آبادی روایت کرده است و با قاسم بن محمد استر آبادی، عبدوس بن علی جرجانی، و محمد بن علی استر آبادی نیز دیدار نموده است.

نیشابور

در شعبان سال 352 هجری قمری یعنی در اولین سفر وی به مشهد مقدس، در مسیر بازگشت به ری وارد این شهر شد و مدتی در آنجا اقامت گزید و مورد مراجعه مردم بود، که در مقدمه کتاب اکمال الدین از آن خبر می‌دهد.
سفرهای فراوانی به شهرهای مختلف داشت، که این امر با توجه به سختی مسافرت در آن روزگار، اهمیت و شخصیت و اهتمام ایشان را به تعلیم و تعلم علوم آل محمد علیهم السلام نشان می‌دهد.

مرو رود

شهری در نزدیکی مرو شاه جهان در خراسان، که در ضمن سفر خراسان به آن شهر وارد شد.

سرخس

در راه خود به خراسان به این شهر نیز وارد شد.

سمرقند

از مهمترین شهرهای ماورأ النهر، که در سال 368 از آن شهر دیدار کرد.

بلخ

به این شهر نیز در سال 368 وارد شد.

ایلاق

از شهرهای ماورأ النهر، که شیخ صدوق در سال 368 به آن شهر رسید و مدتی در آنجا اقامت گزید. در همین شهر، با شریف ابو عبد الله محمد بن حسن موسوی، مشهور به سید نعمت ملاقات کرد و همین ملاقاتها به تالیف کتاب من لا یحضره الفقیه منتهی شد. شریف نعمت در همین سفر، 245 کتاب از تالیفات صدوق را استنساخ نمود، و از شیخ صدوق اجازه نقل روایات آن را گرفت.
نکته مهم این است که در این سال، تنها چهار سال از وفات محمد بن زکریای رازی گذشته است (وفات رازی در سال 364 بوده است ). و تالیف من لا یحضره الفقیه در سال 368، نشان می‌دهد که شیخ صدوق، تا چه اندازه به نیازهای شیعیان آن روز وقوف داشته است.

فرغانه

از شهرهای بلخ، که در ضمن بلخ به آن رسید.

همدان

در راه سفر حج به آن وارد شد.

بغداد

این شهر، که در قرن چهارم مرکز علما و فقها و محدثان بوده است، در سال 352 هجری پذیرای شیخ صدوق گردید. وی در حالی که در سنین میانسالی در این شهر، در جمع محدثان کهنسال حضور یافت و برای آنان حدیث گفت.
یک بار دیگر نیز در سال 355، در راه بازگشت از سفر حج در این شهر، به افاضه علمی پرداخت.
از جمله کسانی که در این شهر، از شیخ صدوق بهره علمی بردند، این افراد هستند:
ابو محمد حسن بن یحیی حسینی علوی، ابوالحسن علی بن ثابت دوالیبی.
در این شهر، همچنین از مشایخ از جمله محمد بن عمر حافظ و ابراهیم بن هارون هیبتی روایت کرد.

کوفه

شیخ صدوق در راه سفر حج وارد کوفه شد.
در مسجد جامع کوفه، از محمد بن بکران نقاش، احمد بن ابراهیم فامی، حسن بن محمد هاشمی، ابوالحسن علی بن عیسی و جمعی دیگر حدیث روایت کرد.
در حرم مطهر امیر المومنین علیه السلام، از محمد به علی کوفی؛ در خانه ابوالحسن علی بن حسین همدانی از او و در مواضع دیگر شهر کوفه از ابوذر یحیی بن زید بزاز و حسن بن محمد سکونی مزکی حدیث شنید.

مکه و مدینه

به حج مشرف شد.

فید

مکانی میان مکه و مدینه است که پس از بازگشت از مکه، نزد ابوعلی احمد بن ابی جعفر بیهقی رفت و از او حدیث شنید.
اهمیت این سفرها زمانی معلوم می‌شود که به مشقت مسافرت در آن زمان توجه گردد.

منبع: مقدمه ی علل الشرایع